[go: up one dir, main page]
More Web Proxy on the site http://driver.im/پرش به محتوا

free

از ویکی‌واژه

انگلیسی

[ویرایش]

آوایش

[ویرایش]
  • آیپا: /fɹiː/, سمپا: /fri:/
  • noicon(پرونده)
    خطای اسکریپتی: تابع «template_categorize» وجود ندارد.
  • noicon(پرونده)
    خطای اسکریپتی: تابع «template_categorize» وجود ندارد.
    پساوند انگلیسی:-iː|-iː

صفت

[ویرایش]

خطای لوآ در پودمان:en-headword در خط 144: The superlative of "freest" cannot be generated automatically. Please provide it with the "sup2=" parameter..

  1. برده و زندانی نبودن
    a free man
  2. بدست آوردن بدون پرداخت وجه نقد.
    All drinks are free
  3. محدود نشده.
    He was given free rein to do whatever he wanted
  4. استفاده نشده.
    Go sit on this chair, it's free.
  5. بدون اجبار.
    free time
  6. (نرم‌افزار) با کمترین محدودیت‌ها در توزیع یا بهبود.
    Linux kernel is free software.
  7. شامل نشدن، بدون
    We had a wholesome, filling meal, free of meat

هم‌معنی‌ها

[ویرایش]

واژه‌های مشتق‌شده

[ویرایش]

واژه‌های وابسته

[ویرایش]

برگردان‌ها

[ویرایش]