[go: up one dir, main page]
More Web Proxy on the site http://driver.im/

بررسی دینامیسم روانی، هنرآفرینی و عشق ورزی، از دیدگاه فروید با رویکرد ادبیات

Publish Year: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 19

This Paper With 19 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

CEPLC01_079

تاریخ نمایه سازی: 6 اسفند 1403

Abstract:

هنر، تجلی عواطف و احساسات بشری است و هدف آن ایجاد لذت است. فروید هنر را راهی میان خیالبافی و واقعیت می داند و معتقد است چون هنرآفرین، طبعی درونگرا دارد، از مبتلایان به اختلالات روانی چندان دور نیست. هنر، وسیله ی پالایش روان است و هنرمند، با آفرینش هنری، به آرامش می رسد اما هنردوست برای درمان ناآرامی های خود، به هنرمند نیازمند است. دینامیسم روانی، پدیده ی اصالت جنبش است و شالوده ی آن حرکت و تکاپوست. هنگامی که عقده های روانی در فرد پدیدار می گردد، کام های سرکوب شده در ناخودآگاه ناآرام اند و راه گریز می جویند اما خودآگاهی با توجه به مقتضیات عالم خارج، به آن ها اجازه پیشروی نمی دهد در نتیجه روان فرد کانون تحرک و تکاپو (دینامیسم) می شود. عشق در نهضت فروید، یکی از تجلیات متعالی وازدگی های ناخودآگاه است و به ناخوشی های روانی شباهت دارد. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی، و با مراجعه به اسناد و منابع معتبر کتابخانه ای دینامیسم روانی، هنرآفرینی و عشق را مورد بررسی قرار داده وبه این نتایج دست یافته است که: هنرمند با هنرآفرینی موجب تزکیه و پالایش روانی خود و مخاطبانش می گردد و پسیکانالیست ها بر این باورند که برای درمان اختلالات روانی باید ریشه یابی کرد و پرده از رخسار ناخوشی های فرد برداشت تا سرچشمه ی وازدگی های او آشکار گردد و سخن پایانی این که انسان عاشق، من برتر خود را بر چهره ی معشوق می افکند و او را مظهر جمال و کمال می پندارد سپس با مکانیسم همانند ساختن، من را بر او عینیت داده، با «او» به اتحاد و یگانگی می رسد.

Authors

فریبا عزیزیان

اداره آموزش و پرورش شهرستان ایلام، ایران