تحلیلی بر تاثیر بی خوابی در اختلال افسردگی اساسی و عملکرد فردی
Publish place: Fifth National Conference on Studies of Psychopathology and New Methods of Therapeutic
Publish Year: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 158
This Paper With 9 Page And PDF Format Ready To Download
- Certificate
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
NPSC05_001
تاریخ نمایه سازی: 10 آبان 1403
Abstract:
بی خوابی یا کم خوابی (به انگلیسی: Insomnia) یک علامت است که فرد بهطور مستمر به خواب نمیرود. به عبارتی دیگر مشکل دربه خواب رفتن، بیدار شدن مکرر در خلال شب همراه با ناتوانی یا اشکال در به خواب رفتن مجدد، بیدارشدن خیلی زود در صبح وخوابی که باعث تجدید قوا نشود را بی خوابی می گویند. در هر سنی که باشید ممکن است بی خوابی به سراغتان بیاید و ارتباطی باگروه سنی خاصی ندارد. بی خوابی یکی از اختلالات خواب است که در روانشناسی خواب مورد مطالعه و بررسی قرار می گیرد. ناتوانیدر خوابیدن یا ناتوانی در خواب ماندن در مدت طولانی یا خواب عمیق را کم خوابی می گویند. کم خوابی در واقع خود بیماری بهحساب نمی آید بلکه جزء علایم بیماری محسوب میشود. افرادی که مشکلات خواب دارند بیشتر در معرض اختلالات روانی هستند.به طور کلی افسردگی و اختلال خواب دو مسئله شایع در سلامت روانی هستند که بر تعادل و کیفیت زندگی افراد تاثیر میگذارند.افسردگی به عنوان یک اختلال روانی، با احساسات افسردگی پایدار و عدم لذتبردن از فعالیتهای روزانه همراه است. اختلال خوابنیز شامل مشکلاتی مانند مشکل در خواب آغازی، بیداری شبانه، خواب ناخوابگون و یا خواب پرخاشگر است. این دو مشکل ممکناست به طور همزمان رخ دهند و تعامل متقابلی با یکدیگر داشته باشند. تحقیقات نشان داده است که نارساخوابی و افسردگی با هممرتبط هستند و تاثیرات منفی بر سلامت جسمی و روانی فرد را ایجاد می کنند. درک علل و علائم این دو مشکل، مدیریت مناسب ودرمان صحیح آنها از اهمیت بالایی برخوردار است تا بهبودی و بهبود کیفیت خواب و روحیه فرد را فراهم کند. این مطالعه با هدفبررسی تاثیر بی خوابی بر پیش آگهی (پیش بینی) بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی (MDD) انجام شد. ما بیماران را بر اساسنمرات شاخص شدت بی خوابی (ISI) به سه گروه تقسیم کردیم. علاوه بر این، ما نتایج مقیاس افسردگی همیلتون (HAMD) وچک لیست علائم ۹۰ (۹۰-SCL) را با هم مقایسه کردیم. ما تاثیر بی خوابی را در هفته های دوم، چهارم و هشتم بر پیش بینی MDDارزیابی کردیم. پنجاه و پنج بیمار بین ۱۹ تا ۵۸ سال، با تشخیص MDD از طریق مصاحبه بالینی ساختاریافته برای راهنمای تشخیصیو آماری- ۵ (۵-DSM). نمرات ISI در گروه متوسط و شدید در هفته دوم به طور معنی داری (P < ۰.۰۵) نسبت به پایه کاهش یافت.نمرات HAMD در همه گروه ها در هفته دوم به طور قابل توجهی بهبود یافت.
Keywords:
Authors
مهرناز خزائی
کارشناس ارشد تکنولوژی آموزشی، گرایش مشاور کودک و نوجوان، گروه تکنولوژی آموزشی، دانشکده علوم تربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم تحقیقات، تهران، ایران