بررسی تاثیر رهیافت بازآفرینی پایدار بر پروژه های مرمت مراکز شهری (مطالعه موردی: پروژه Titanic Quarter در شهر Belfast)

رونق مباحث پایداری در سال های پایانی قرن بیستم میلادی و ورود آن به حوزه مرمت شهری که در آن برههزمانی تحت تاثیر رویکرد بازآفرینی شهری قرار داشت، باعث ظهور رهیافت بازآفرینی پایدار شهری گردید. اینرهیافت، به عنوان محصول نهایی رویکردهای مرمتی گذشته و فراتر از آرمانها و دستاوردهای رویکردهای قرنبیستمی مرمت شهری، توجه به ابعاد اقتصادی، کالبدی، اجتماعی و زیست محیطی توسعه را به صورت یکپارچه،درقالب بازآفرینی و در بستر پایداری مطرح می کند. پیروی از اصول جامع نگر بازآفرینی پایدار در بسیاری ازپروژه های مرمت مراکز شهری در دهه دوم قرن بیست و یکم میلادی، مورد توجه قرارگرفته است. مرکز تاریخیشهر بلفاست، منطقه ای متروک و دارای آلودگی های زیست محیطی در حوالی بندرگاه های شمالی شهر است.پروژه Titanic Quarter، درجهت مرمت منطقه مرکزی شهر بلفاست با رویکرد بازآفرینی پایدار، تعریف شدهاست. پژوهش حاضر با رویکردی مبتنی بر توصیف و تحلیل، داده های حاصل از مطالعات کتابخانه ای و اطلاعاتاسناد و آمار موجود از نمونه موردمطالعه را درجهت تعیین تاثیر رهیافت بازآفرینی پایدار بر ساماندهی مرکزتاریخی شهر بلفاست، مورد بررسی قرار داده است. نتایج این بررسی نشان می دهد؛ به کارگیری اصول بازآفرینیپایدار در مرمت مرکز شهر بلفاست، باعث توجه به عوامل بیرونی تاثیرگذار بر ابعاد اقتصادی، اجتماعی، کالبدیو فرهنگی بافت و برنامهریزی یکپارچه برای جذب سرمایه گردشگران خارجی شده است.