تجارب بیماران تحت دیالیز در خصوص آموزش به بیمار: یک مطالعه تحلیل محتوایکیفی

مقدمه و هدف : بیماران نارسایی مزمن کلیه برای درمان خود م یتوانند از چندین روش درمانی جایگزین کلیه با توجه به شرایط خود و باتصمیم گیری مشارکتی ( مشارکت خود بیمار، خانواده و پزشک) بهره مندگردند. این مطالعه به حهت بررسی تجارب دیالیز صفاقی در خصوصاطلاعات داده شده به آنها توسط پرسنل درمان در ابتدا و حین درمان انجام شد.روش کار: در این مطالعه کیفی ۱۸ بیمار تحت دیالیز صفاقی ساکن در چهار استان ایران مشارکت نمودند. روش نمونه گیری از نوع هدفمندبود و داده ها با مصاحبه نیمه ساختار یافته انفرادی جمع آوری شد. روش تحلیل کیفی از نوع محتوای مرسوم و با کمک نرم افزار۱۰MAXQDA بود. یافته ها : تحلیل متن مصاحبه ها منجر به ظهور سه طبقه اصلی شد: طبقه اول که تحت عنوان" فقر اطلاعاتی" شامل دو زیر طبقه "دسترسی محدود به منابع موثق و نیاز آموزشی برآورده نشده"، بود طبقه دوم تحت عنوان " تمایل به ارتقاء سلامت " که شامل دو زیر طبقه" درک اهمیت سواد سلامت و انگیزه یادگیری "و در نهایت طبقه سوم تحت عنوان "سبک های جستجوگری" بود که این طبقه نیز خود شاملسه زیر طبقه تحت عنوان"طبقه سبک بی تفاوتی؛ سبک عطش اطلاعاتی و سبک اجتنابی بود"نتیجه گیری: در نظر گرفتن تمام عوامل، یعنی عوامل و شرایط بیمار به همراه فرهنگ منطقه و توجیه بیمار و درصورت نیاز خانواده وی باتوجه به ماهیت مزمن بیماری و درگیر بودن همیشگی اعضای خانواده بیمار در این فرایند، دادن اطلاعات کافی و موثق و ایجاد دسترسی باز بهاین اطلاعات برای بیمار و خانواده بایستی وجود داشته باشد. در این راستا، تصمیم گیری مشارکتی بهترین، موثرترین و رضایت بخش ترینحالت ممکن از انواع تصمیم گیری برای بیمار خواهد