روی
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- پهلوی
آوایش
[ویرایش]- /رویّ/
اسم
[ویرایش]روی
- بالا یا سطح چیزی مثل روی زمین، یا روی میز. رو.
- آخرین حرف اصلیِ کلمه قافیه در شعر.
- (روی): فلزی خاکستری رنگ که از آن در ساختن ظروف استفاده میکنند.
––––
برگردان
[ویرایش]منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
- فرهنگ بزرگ سخن