تلویزیون و هژمونی فرهنگی(قرایتهای زنان از سریال نرگس|)

سریال نرگس یکی از موفق     پربیننده ترین و    ۸۵ ترین سریالهای تلویزیونی سال بود که با استﻘبال مردم و منتﻘدان روبه  رو شد .این   مﻘاله حاصـل پژوهـشی تجربـی دربـاره   نحـوه تفسیر و رمزگشایی این سریال از سوی مخاطبان)زنان (است   مبنای نظری ایـن پـژوهش رویکرد مطالعات فرهنگی در مطالعه تلویزیون و مخاطبان آن است، رویکردی که با تکیه بر نظریه هژمونی گرامشی وهال برنامه های تلویزیون را تلاشی در جهت بازتولیـد هژمـونی و »  بلوک « ایدیولوژی ارگانیک قدرت تلﻘی می کند .برنامه از این منظرهای تلویزیـون آکنـده از ارزشها و معناها و ایده های خاص هـستند،   امـا مخاطبـان بـه سـبب آنکـه جایگاههـای متفاوتی را در ساختار اجتماعی اشغال کرده    و بـه گفتمانهـای متفـاوتی دسترسـی دارنـد، مرجح »  قرایتهای متفاوتی از برنامه « خوانش  های می تلویزیون به دست  دهند . در این مﻘاله، ابتدا با استفاده از روش تحلیل ساخت   گرایی ـ  نشانهشناختی خوانش مرجح یا قرایت مسلط سریال نرگس تشریح شده است؛ سپس قرایتهای متفاوت مخاطبان از این سـریال تحلیـل   شده است .تحلی ل قرایتهای    زنان نشان می    دهد که  آنگروه  از زنان که  به زنـدگی روزمـره خود  )مسایلی چون خرید، مد، آرایش، تفریح، فراغت و غیره (اهمیت بیـشتری مـی   ،دهنـد گرایش کمتری به پذیرش خوانش مرجح سـریال دارنـد و اغلـب بـا تـضادها و تعارضـهای    «نسرین»   هویت چندپاره احساس هم  ذات پنداری می کنند.  برعکس، زنانی که   «نرگس»با هم   دلی دارند، باتماشای  این سریالبه دنبال        رهـایی از هرگونـه تنـاقض  و تعـارض و نیـز دستیابی به نوعی تسلی هستند. سریال نرگس یکی از موفق     پربیننده ترین و    ۸۵ ترین سریالهای تلویزیونی سال بود که با استﻘبال مردم و منتﻘدان روبه  رو شد .این   مﻘاله حاصـل پژوهـشی تجربـی دربـاره   نحـوه تفسیر و رمزگشایی این سریال از سوی مخاطبان)زنان (است   مبنای نظری ایـن پـژوهش رویکرد مطالعات فرهنگی در مطالعه تلویزیون و مخاطبان آن است، رویکردی که با تکیه بر نظریه هژمونی گرامشی وهال برنامه های تلویزیون را تلاشی در جهت بازتولیـد هژمـونی و »  بلوک « ایدیولوژی ارگانیک قدرت تلﻘی می کند .برنامه از این منظرهای تلویزیـون آکنـده از ارزشها و معناها و ایده های خاص هـستند،   امـا مخاطبـان بـه سـبب آنکـه جایگاههـای متفاوتی را در ساختار اجتماعی اشغال کرده    و بـه گفتمانهـای متفـاوتی دسترسـی دارنـد، مرجح »  قرایتهای متفاوتی از برنامه « خوانش  های می تلویزیون به دست  دهند . در این مﻘاله، ابتدا با استفاده از روش تحلیل ساخت   گرایی ـ  نشانهشناختی خوانش مرجح یا قرایت مسلط سریال نرگس تشریح شده است؛ سپس قرایتهای متفاوت مخاطبان از این سـریال تحلیـل   شده است .تحلی ل قرایتهای    زنان نشان می    دهد که  آنگروه  از زنان که  به زنـدگی روزمـره خود  )مسایلی چون خرید، مد، آرایش، تفریح، فراغت و غیره (اهمیت بیـشتری مـی   ،دهنـد گرایش کمتری به پذیرش خوانش مرجح سـریال دارنـد و اغلـب بـا تـضادها و تعارضـهای    «نسرین»   هویت چندپاره احساس هم  ذات پنداری می کنند.  برعکس، زنانی که   «نرگس»با هم   دلی دارند، باتماشای  این سریالبه دنبال        رهـایی از هرگونـه تنـاقض  و تعـارض و نیـز دستیابی به نوعی تسلی هستند.